جدیدترین

جدیدترین مطالب روز اینترنت را در وب ما ببینید

جدیدترین

جدیدترین مطالب روز اینترنت را در وب ما ببینید

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دو عکس جالب از مهناز افشار و 2 عکس ترلان پروانه

عکس مهناز افشار

مهناز افشار

عکس مهناز افشار

عکس جالب و تماشایی از مهناز افشار

ترلان پروانه,عکس ترلان پروانه,بیوگرافی ترلان پروانه,عکس خانواده ترلان پروانه

عکس ترلان پروانه داخل ماشین

ترلان پروانه,عکس ترلان پروانه,بیوگرافی ترلان پروانه

ترلان پروانه

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

روایت برخی از نجات ‌یافتگان از حمله داعش به مجلس

داعش در ایران

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» می‌افزاید: سخنان و اظهارات مصدومان حادثه تروریستی مزدوران داعش در تهران، از اوج قساوت تروریست‌ها حکایت دارد، وقتی که از فاصله یک متری به سر و سینه زن و مرد تیر خلاص می‌زدند.

۱۷ نفر در این واقعه تروریستی مظلومانه شهید و حدود ۵۶ نفر نیز بر اثر ضربه گلوله مصدوم شدند. بسیاری از مصدومان بعد از عمل جراحی و بهبودی نسبی از بیمارستان مرخص شدند و به خانه برگشتند ولی هنوز تعدادی از آنان در بیمارستان‌های سینا، امام حسین(ع) و طرفه بستری هستند.

اغلب این مصدومان از ناحیه پا و بدن مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند و برخی مورد اصابت دو یا سه گلوله قرار گرفته‌اند، بیهوش شدند و چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفتند، تیر از بدنشان خارج شد و اکنون دوران نقاهت را سپری می‌کنند.

حسین خدایی‌راد، یکی از مصدومان این جنایت است که در بیمارستان طرفه بستری است. او می‌گوید: من یک بازنشسته نظامی هستم که در شهر دورود زندگی می‌کنم. برای یکسری کارهای شخصی به تهران آمده بودم. حدود ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه روز چهارشنبه در تقاطع خیابان بهارستان و مجاهدین در ضلع شمالی مجلس به صورت پیاده در حرکت بودم که دیدم وضعیت امنیتی شده و جلوی تردد خودروها را گرفته‌اند. با توجه به سابقه نظامی که دارم کنجکاو شدم و رفتم تا از نیروی انتظامی مجلس بپرسم چه خبر شده است، ظاهراً مدتی از ورود تروریست‌های داعشی به مجلس گذشته بود. شنیدم وارد سالن انتظار مراجعان شده بودند و می‌خواستند وارد صحن مجلس شوند که نتوانسته بودند و بعد وارد طبقات شده بودند، زمانی که من در تقاطع خیابان بهارستان و مجاهدین بودم، یکی از تروریست‌ها از طبقه چهارم ساختمان مجلس به سمت مردمی که بیرون بودند، تیراندازی می‌کرد.

در واقع بعد از تیراندازی به مردم در سالن انتظار مراجعان، این مرحله دوم حمله آنها بود، یک دفعه احساس کردم پایم داغ شده است، دیدم شلوارم پاره شده و از پایم به‌شدت خون می‌آید، اصلاً فرصت نکردم ببینیم چه شد. بعد دیدم که از دو ناحیه پا یکی پایین زانو و دیگری بالای زانو تیر خوردم، فردی که از طبقه چهارم مجلس تیراندازی می‌کرد، حدود ۱۰۰ متر با من فاصله داشت و تیراندازی او به صورت رگبار نبود بلکه به صورت تک‌تیر و به سمت هدف تیراندازی می‌کرد. بعد از اینکه تیر خوردم، کشان کشان خودم را به سمت ایستگاه مترو بهارستان کشاندم، فرصت نبود که منتظر آمبولانس شوم البته در پایین میدان یک آمبولانس را دیدم که به سمت مجلس می‌آمد، اما ترافیک بود و راه‌ها بسته شده بود. همان موقع یک موتور که رد می‌شد، مرا سوار کرد و به بیمارستان طرفه رساند که در بیمارستان از حال رفتم. در بیمارستان در اتاقی که بستری بودم، یکی دیگر از مصدومان به نام آقای آزادی که در سالن انتظار مراجعان تیر خورده بود و الان مرخص شده را دیدم. او به من گفت که مهاجمان داعشی بعد از تیراندازی به سمت مردم، دوباره آمدند و به مردم مجروح تیر خلاص می‌زدند. آقای آزادی که در مجلس مجروح شده بود، به من گفت که مردم خیلی ترسیده بودند، بعضی‌ها می‌خواستند فرار کنند و بعضی هم زیر صندلی پنهان شده بودند، همه ترسیده بودند.

قلبم آتش گرفت

عبدالسلیم قاضی‌پور، یکی از مصدومان این جنایت است که در بخش داخلی بیمارستان طرفه بستری است. او ۳۵ سال دارد و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد در رشته حقوق بین‌الملل است که به تازگی استخدام شده و برای پیگیری کار استخدام و دیدار با نماینده گنبد کاووس به تهران آمده بود.

او می‌گوید: برای پیگیری کار استخدام و ملاقات با نماینده شهرمان به تهران آمده بودم، ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه به مجلس آمدم. به من گفتند نماینده شهرمان ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه به من وقت ملاقات داده است، دو ساعت مانده بود. دیدم هوای بیرون گرم است، با اینکه مسافر بودم و روزه نبودم اما امکان غذا خوردن در بیرون هم نبود، با خودم گفتم، دو ساعت باقیمانده را در سالن انتظار می‌مانم تا نوبتم برسد.

هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که شنیدیم از بیرون سالن صدا می‌آید، اول فکر کردم صدای ترقه است، تعجب کردم، گفتم مگر مجلس جای شوخی و ترقه‌بازی است که یک دفعه همه داد زدند «حمله تروریستی». ناگهان یک نفر‌ الله‌اکبر گویان وارد سالن انتظار مراجعان در مجلس شد، کلت داشت، همین‌طور به طرف مردم تیراندازی می‌کرد و جلو می‌رفت، دو نفر دیگر هم همراهش بودند، آنها اسلحه بزرگ داشتند، سه نفر بودند، من زیر صندلی قایم شدم و سینه‌خیز رفتم زیر صندلی ردیف دوم. این سه نفر خیلی شتابان بودند و با عجله به سمت داخل مجلس می‌رفتند؛ ‌هدفشان این بود که بزنند و جلو بروند، با دقت تیراندازی نمی‌کردند بعد از چند ثانیه نفر چهارم داخل آمد، او با کمال خونسردی و آرامش و با دقت به سمت مردم تیراندازی می‌کرد، اسلحه بزرگی داشت، نمی‌دانم ژ-۳ بود یا کلاشنیکف، آن موقع دقت نداشتم. فرد چهارم با حوصله و بدون اینکه عجله و ترسی داشته باشد، یکی یکی بالای سر مجروحان می‌آمد و به سمت آنها شلیک می‌کرد، بیشتر به سر و قلب آنها شلیک می‌کرد. چند متر آن طرف‌تر از من، دو خانم بودند، یکی میانسال و یکی جوان، نمی‌دانستند به سمت راه پله یا جلو بروند، این دو زن از شدت ترس همدیگر را بغل کرده بودند و می‌لرزیدند، نفر چهارم به آنها نزدیک شد و یک تیر در سر و یک تیر در قلب هر کدام شلیک کرد. یک آقا هم چند متر آن طرف‌تر تیر خورد. تروریست‌ها دقیقاً به سر و بدن و به نیم‌تنه بالا شلیک می‌کردند، من پشت دو صندلی قایم شده بودم یک دفعه رو به روی من ایستاد و به زانوی من شلیک کرد. من پشت دو صندلی قایم شده بودم، سر و بدنم را پشت صندلی‌ها قرار داده بودم که تیر مستقیم به سر و تنم نخورد، با خودم گفتم اگر بخواهد به سمت سر من شلیک کند باید درست بالای سر من بیاید و اسلحه را عمودی بگیرد، خودم را آماده کرده بودم که اگر آمد، سریع سر اسلحه را بگیرم و به سمت بالا ببرم، آماده بودم که درگیر شوم. دو تیر به پای من خورد، یکی بالای زانو و یکی در کشاله ران، البته در بیمارستان بعد از اینکه این دو تیر را در روز پنجشنبه بیرون آوردند، روز شنبه در عکس دیدند که بالای کشاله ران هم یک چیزی شبیه گلوله یا ترکش است که آن را هم روز شنبه بیرون آوردند، خودم فکر می‌کردم دو تیر خورده‌ام و سومی را نمی‌دانم گلوله بود یا ترکش.

من آخرین نفری بودم که تروریست چهارم به سمتش تیراندازی کرد، بعد از سالن انتظار خارج شد، با خودم گفتم ممکن است دوباره برگردد و تیر خلاص بزند، برای همین تصمیم گرفتم از سالن خارج بشوم و به بیرون بروم، خودم را به سمت در کشاندم، می‌ترسیدم که تروریست دیگری در بیرون باشد، اما بیرون هیچ‌کس نبود، به بیرون که رفتم چند نفر مأمور پلیس را دیدم، آمبولانس هم رسیده بود و من نخستین مجروحی بودم که سوار آمبولانس شدم و به بیمارستان طرفه آمدم. من با پای خودم و با هشیاری سوار آمبولانس شدم ولی بعد که به بیمارستان رسیدم دیگر هیچی نفهمیدم. در سالن انتظار مجلس بیشتر از ۳۰ نفر بودند، سالن شلوغ بود، سه نفر اول که وارد سالن شدند، خیلی جوان بودند، حدود ۲۵ یا ۲۶ ساله بودند، صورتشان را هم نپوشانده بودند، خیلی عجله داشتند و شتابان تیراندازی می‌کردند و جلو می‌رفتند. نفر چهارم اما یک فرد هیکلی بود که فقط یک پارچه نازک جلوی دهانش گذاشته بود. سبیل‌های «قلچماقی‌اش» از پشت پارچه معلوم بود، بالای ۴۰ سال داشت و خیلی با آرامش و با دقت به سمت مردم تیراندازی می‌کرد. تیر خلاص می‌زد. من از اینکه مصدوم شدم، ناراحت نیستم، تنها چیزی که مرا ناراحت کرد و قلبم را سوزاند، شهادت مظلومانه دو زنی بود که از ترس همدیگر را بغل کرده بودند و می‌لرزیدند و تروریست چهارم به سمتشان رفت و تیر خلاص زد. ای کاش من سرباز مجلس بودم و اسلحه داشتم و جلوی مجلس همه آنها را رگبار می‌بستم و اجازه نمی‌دادم که این طور مظلومانه مردم را به شهادت برسانند.

دو ساعت روی زمین بودم

طهمورث سمیعی، مجروح دیگری از حادثه تروریستی روز چهارشنبه مجلس است که در بیمارستان سینا بستری است، او می‌گوید: من جزو کارکنان کمیته امداد هستم، مشکل اداری داشتم که مجبور شدم برای پیگیری از نماینده شهرمان - رشت - کمک بگیرم، یک ماه کارم طول کشید تا انجام شد، آمده بودم تا جواب نامه نماینده مجلس را به او بدهم.

نوبت من شده بود که پیش نماینده بروم، می‌خواستم از پله‌ها بالا بروم که تروریست‌ها وارد شدند، سه نفر اول وارد شدند و به سمت من هم تیراندازی کردند، دو تیر به بازوی چپ من اصابت کرد. فکر کنم دو نفر به سمت من تیراندازی کردند، می‌خواستم به بیرون بروم، اما در بسته بود که ناگهان یک نفر دیگر از تروریست‌ها وارد شد و او هم از پشت به ناحیه کتف من تیراندازی کرد.

من به زمین افتادم و از هوش رفتم، فکر کنم حدود دو ساعت روی زمین بودم، تا اینکه حدود ساعت ۱۲ و نیم یا ۱۳ که امنیت برقرار شده بود، آمبولانس آمد و ما را به بیمارستان سینا منتقل کرد. با اینکه از رشت آمده بودم اما چون نیت ۱۰ روز ماندن در تهران را داشتم، روزه بودم البته سحری نخورده بودم. من چهره تروریست‌ها را دیدم و بعد که تصویرشان منتشر شد، فهمیدم که سریاس یکی از کسانی بود که به سمت من تیراندازی کرد، یک لگد محکم هم به شکم من زد که جای آن هنوز کبود است. امیدوارم این افراد که تفکرات خطرناک خرافاتی دارند، قبل از اینکه بتوانند به مردم آسیب برسانند، نابود شوند.
منبع:روزنامه ایران

داعش

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

تعبیر خواب کیسه به همراه خواب کوزه

کون

تعبیر خواب - کیسه
 محمدبن سیرین گوید: اگر بیند کیسه درم و دینار یافت، دلیل است به قدر آن معیشت و روزی بر وی فراخ شود. اگر کیسه را تهی بیند، تاویل به خلاف این است و بعضی گویند اجلش نزدیک است. جابرمغربی گوید: اگر درخواب کیسه خود را دریده بیند، دلیل است راز او آشکار شود. اگر دید کیسه دریده را دوخت، دلیل که رازش پوشیده بماند. ابراهیم کرمانی گوید: اگر بیند کیسه با درم ضایع شد، دلیل است کسی آن را پند دهد و نشنود....
اگر بیند کیسه او گشوده بود و درم ها بریخت، دلیل است از خصومت برهد. حضرت امام جعفر صادق فرماید: دیدن کیسه تهی در خواب بر سه وجه است. اول: تن مردم. دوم: راز پنهان. سوم: درویشی. 

تعبیر خواب - کوزه
 محمدبن سیرین گوید: اگر در خواب بیند کوزه را سفال داشت، دلیل که کنیزکی حاصل کند. اگر از مس سفید یا روی بیند، دلیل بر خادم بود. اگر بیند که از کوزه آب خورد، دلیل که با کنیزکی جمع شود. جابرمغربی گوید: اگر بیند که کوزه بشکست، دلیل که کنیزک بمیرد کوزه درخواب، دلیل مال و منفعت است. اگر بیند که کوزه زرین یا سیمین داشت، دلیل که مال تمام حاصل کند. اگر آهنین بیند، دلیل برمال اندک است که بیابد....
حضرت امام جعفر صادق فرماید: دیدن کوزه در خواب بر نه وجه است. اول: زن. دوم: خادم. سوم: کنیزک. چهارم: قوام دین. پنجم: صلاح تن. ششم: عمردراز. هفتم: مال. هشتم: خیروبرکت. نهم: میراث از قِبَل زنان. و دیدن کوزه آویز، به تاویل زنی بزرگوار و مال دار است. 

کس

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

دیدن خواب های سینما و سیم با تعبیرشان

سکس

 تعبیر خواب - سینما
 اگر در خواب ببینید کسی شما را به سینما دعوت می کند یا خودتان به سینما می روید یاهمراه کسی عازم سینما هستید دست به کاری می زنید که سودی عایدتان نمی کند ولی وقت شما را می گیرد. سینما نیز مثل سیرک اشتغال به امور تفننی است. اگر در خواب دیدید که از سینما خارج می شوید از ماجرایی فراغت حاصل می کنید یا خود را کنار می کشید و اگر دیدید همراه جمعیتی می خواهید وارد سالن سینما می شوید در امری پر هیاهو و پرجنجال مداخله می کنید که احتمالا به شما هیچ ارتباطی ندارد. اگر از سینما خوشحال و راضی بیرون آمدید موضوعی ...

خانوادگی شما را غمگین می کند. این مسئله ممکن است به خانواده شما مربوط نباشد ولی کلا خانوادگی است و چنانچه دیدید ناراضی و ناخشنود بیرون آمدید کاری انجام می گیرد که موجب خشنودی و رضایت شما می شود. اگر دیدید خودتان فیلم نشان می دهید دروغ می گویید و تظاهر می کنید و در نتیجه اطرافیان خود را گول می زنید و حقایقی را وارونه جلوه می دهید و اگر دیدید خودتان در سینما نقشی به عهده گرفته اید مردم درباره شما حرف خواهند زد و سر زبان ها خواهید افتاد. 

تعبیر خواب - سیم
 محمدبن سیرین گوید: بسیار مردمان باشند که در خواب سیم بینند و در بیداری همان بیابند و بسیار بود که به زحمت افتند و به این سبب، طبعهای مختلف بود. ابراهیم کرمانی گوید: دیدن سیم درست در خواب، دلیل بر خبری راست بود و سیم شکسته، دلیل بر خبر دروغ. اگر بیند سیم در کیسه او بود، دلیل که چیزی به امانت در پیش او بنهند. اگر در خواب کاسه یا آفتابه یا طشت خود سیمین بیند، دلیل بر مالی مجموع بود. اگر بیند که سیم بسیار بی اندازه یافت، دلیل که گنج یابد.

سکسی

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

دیدن خواب های رف و زر به همراه تعبیر این دو خواب

ر

تعبیر خواب - رف
رف طاقچه ای است بالاتر از دسترس معمول و متداول که امروز در اتاق ها دیده نمی شود. دیدن رف در خواب دلیل داشتن توقع فوق العاده یا خواستن مقامی است که از شان و مقام و مرتبه ما بیشتر است و حقا نباید به آن دسترس داشته باشیم ولی می کوشیم که به آن برسیم. اگر در خواب ببینیم که روی رف نشسته ایم به مقامی منیع می رسیم که تصور رسیدن به آن برای ما مشکل بوده. اگر ببینیم که از رف پایین می آییم از مقام خود معزول می شویم. اگر در خواب ببینیم اتاق ما رف دارد در حالی که قبلا نداشته کاری بزرگ به ما پیشنهاد می شود. اگر ...
ببینیم رف اتاق ما خراب شده امید ما برای رسیدن به مقام بالا از بین می رود. اگر ببینیم می جهیم و دستمان به رف نمی رسد برای رسیدن به مقامی جهد می کنیم ولی موفق نمی شویم. همین حالت است اگر چیزی در رف باشد و نتوانیم آن را برداریم و بگیریم. 

تعبیر خواب - زر
محمدبن سیرین گوید: زر در خواب، مردان را غرامت و غم و اندوه است و زنان را نیکو و پسندیده بود. اگر بیند که زر ببافت یا کسی به او داد، دلیل بود که مالش ضایع گردد، یا تاوانی بر وی افتد، یا کسی بر وی خشم گیرد. ابراهیم کرمانی گوید: اگر کسی درخواب بیند زرو یا سیم می گداخت، دلیل است که بر زبان مردم افتد. اگر بیند که زر به خروار به خانه برد، دلیل که مال بسیار یابد. اگر بیند که زر همی خورد، دلیل است که به قدر آن مال بر عیال هزینه کند. جابر مغربی گوید: زر به خواب، مردان را بد بود و زنان راخوب. اگر بیند که زر ...

و سیم به یک جا جمع بود، دلیل است که عز و جاه یابد. اگرکان سیم بیند، دلیل بود که دختری مهتر به زنی گیرد، لکن اندوهگین شود. اگر بیند با زرگری نشسته و با او معامله می کرد، دلیل که او را با مردی دروغگو سر و کار افتد. 

ز

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

مشکلات و بدی های خواندن داستان های غیر اخلاقی

داستان سکس

عوارض :

نمیدونم تا بحال توی اینترنت به داستان های سک… برخورد کرده اید یا نه !؟ سوال مهم و اساسی این هست که چه کسانی و به چه منظوری این داستان ها را می نویسند !؟

عمده مسائل و نقاط حساس و قابل تامل در این نوع داستان ها ؛ سکس و خیانت به همکار و خویشان و همسایه و یا حتی مادر-خواهر-عمه-خاله را شامل می شوند. خوب با توجه به این موضوعات ؛ اهداف نویسنده و یا بهتره بگم نویسندگان این گونه داستان ها چیست؟

مطئنا” هدف سرگرم کردن و لذت بخشی و یا ایجاد حس روشنفکری و بالندگی و بلوغ در ما نیست !

تا بحال فکر کرده اید که هدف از اینگونه داستان های کوتاه و آنی و خیانت ؛ آنهم (اکثر اوقات) با محارم چیست ؟ سکس با محارم و خیانت و به دوستان و همسایگان و آشنایان و یا حتی همجنس بازی (زن با زن و مرد با مرد) چرا بایستی به صورت داستان در سرتاسر اینترنت به صورت گسترده گسترش یابد و من و شما و دیگری (که ممکنه مادر و پدر و خواهر و برادر من و شما باشند ) آن را مطالعه کنند !؟

در عمده این داستانهای سک… یک زندگی بی قید و شرط ؛ یک زندگی لذت بخش بدون مسئولیت ؛ سکس و لذت جنسی با هر کس و در هر شرایطی بدون هیچ شرم و حیایی ؛ و تن دادن به مسائل جنسی بدون هیچ مرز و قاعده و قانونی القا شده و حتی نویسندگان این گونه داستانها در صدداند تا حریم پاک خانواده را هم به این سمت و سو کشانده و فریاد بزنند که شهوت و لذت بالاتر از هرچیزی است !

تا به حال فکر کرده اید داستان های سکسی چگونه تاثیرات منفی بر ذهن خواننده می گذارد؟ در اکثر این داستانها رابطه جنسی شخصیت های داستان با اعضای خانواده، دوستان، اقوام همسر، دوستان خریدار یا فروشنده مغازه و … است. مطمئنا در اطراف خواننده همه این افراد زندگی می کنند و خواننده داستان ها بد گمانی اش نسبت این افراد شروع می شود و حتی در بعضی موارد به خودش این اجازه را می دهد که به جای یکی از شخصیت های داستان باشد و این اول بدبختی اش است.

انسان بدبین پرخاشگر می شود انسان بدبین بی اعتماد می شود و انسان بدبین آرام آرام بدون اینکه خودش بفهمد همه چیزش را از دست می دهد در اکثر داستانهای با این گونه موضوعات دختران جوان را شهوت پرست و بسیار مشتاق و زنان را گرم و سرشار از حس و میل جنسی و فاقد هرگونه مسئولیت قانونی و شرعی و وجدانی و مردان را سـرد و بی رمق نشان داده و در بسیاری از مواقع این زنان و دختران هستند که پیشنهاد داده و مردان هم از خدا خواسته قبول می کنند و یا اینکه در نبود جنس مخالف به خود ارضایی روی آورده و طوری وانمود می شود که حتما و بدون فوت وقت و درنگ بایستی این حس و شهوت ارضا شود.

نویسندگان این مجموعه از داستانهای آلوده و با هدف ؛ تمام افراد جامعه را در تیرس خود قرار می دهند؟

مطمئنا” نویسندگان این سری از داستانها و گسترانندگان آنها در جامعه و در نهایت افکارعمومی منتظر ماحصل و نتیجه آن هستند ؛ که بایستی ویران کننده و گسترده تر در جامعه ظهور کند. خانواده کوچکترین و بنیادی ترین نهاد یک جامعه است. هر رویدای که در خانواده روی دهد ؛ اگـر بررسی و علت یابی و برطرف نشود مانند یک بیماری مسری و واگیردار به تک تک خانواده ها سرایت و در نهایت بدنه جامعه را دربــر گرفته و جامعه را به سمت و سوی “نطفه هرزه” که همان رویداد اولیه در خانواده هست ؛ می کشاند.

حال نظر شما دوست عزیز را جویا می شوم که آیا ؛ داستان های سکسی سرگـرمی کوتاهی است برای ما یا نابودی ریشه هاست !؟ حرف من با تو دوست عزیزی هست که شاید در حال جستجوی این دوکلمه (داستان سکسی)بوده ای: دوست عزیزم قبل از اینکه همه چیزت را از دست بدهی کمی فکر کنید.

داستان سکسی

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

بررسی وضعیت پرونده‌ مدیران کانال‌های تلگرام

کانال سکس

به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین محسنی‌ اژه‌ای در ادامه نشست خبری در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر آخرین وضعیت پرونده محمدعلی طاهری گفت: با واسطه شنیدم در اواخر هفته گذشته حکم صادر شده، ولی هنوز ابلاغ نشده، اما چون حکم قابل اعتراض است از بیان جزئیات آن معذورم. حکم صادر شده، ولی نمی دانم ابلاغ شده یا خیر؛ ممکن است در ظرف این یکی دو روز ابلاغ شود.

خبرنگاری از سخنگوی دستگاه قضا پرسید که مطرح شده عده‌ای از مدیران وزارت مسکن بازداشت شده‌اند، آیا در اینباره اختلاسی در کار بوده؟ که محسنی‌ اژه‌ای پاسخ داد: یک موردی در استان سمنان بوده که پرونده با اتهام مفاسد مالی تشکیل شده و در مرحله مقدماتی در دادسرا است. بله اخیرا افرادی به اتهام مسائل مالی بازداشت شده‌اند. این افراد در تاریخ دهم مرداد ماه بازداشت شدند و پرونده در حال رسیدگی است، البته یک مورد هم در استان قزوین بود.

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه آیا پرونده مدیران تلگرامی منجر به صدور حکم شده یا خیر گفت: درباره این افراد که ادمین کانال‌های تلگرامی بودند دو یا سه پرونده تشکیل شده بود؛ یکی درباره 14 متهم بود که کیفرخواست زده شده بود و دادگاه بدوی هم حکم صادر کرده  که در این مورد مجازات ها از 91 روز حبس تا 5 سال حبس و جزای نقدی بود. در موردی دیگر 8 نفر بودند که دادگاه شان تمام شده، آخرین دفاع اخذ شده، اما اینکه حکم شان صادر شده باشد یا نه نمی دانم؛ اما تا آخر هفته گذشته حکم صادر نشده بود. پرونده دیگری هم هست که در دادسرا مفتوح است.

ادامه دارد ...

کانال سکسی

  • محسن رمضانی
  • ۰
  • ۰

تعبیر خواب فرفره + دیدن خواب ستاره با تعبیر

ف

تعبیر خواب - فرفره
فرفره فریب و نیرنگ است. اگر در خواب ببینید که چون کودکان فرفره ای در دست دارید نشان آن است که فریب چیزی را می خورید که به اندازه همان فرفره کم ارزش است. در این صورت خواب شما می گوید کاری می کنید که دچار سرگردانی می شوید به آن شدت که دور خود می چرخید و هر چه می روید باز به همان نقطه باز می گردید. فرفره بزرگ نماینده گردون، جهان، خلقت و طبیعت و فریب های زندگی است و آنچه از ناپایداری های جهان ما را می فریبد و سرگرم نگه می دارد و عمر گرانمایه ما را به هدر می دهد. گرفتن فرفره از دیگران فریب خوردن است و ...
دادن آن فریفتن و گول زدن. روی هم رفته یک هشدار است که در خواب به ما داده می شود. رنگ های فرفره هر چه متنوع تر باشد فریب عمیق تر خواهد بود. 

 تعبیر خواب - ستاره
 در جائی از همین کتاب نوشته که بر مبنای تئوری های فروید درباره خواب، کسانی که در نظر ما خیلی جاه و مقام دارند و بزرگ و مهم جلوه می کنند و به زبان دیگر دور از دسترس هستند به طور سمبلیک در رویاها ماه و خورشید و ستارگان، شهاب ها، کهکشان ها ظاهر می شوند و شکل می گیرند. معبران سنتی و قدیمی ما نیز بی آن که اشاره ای به این علت کرده باشند خورشید و ماه و ستارگان را پادشاه و همسر پادشاه و وزیران شاه تعبیر کرده و در موارد بسیار نوشته اند که ستارگان وزیران مملکت هستند. فروید در تحلیل های خویش عینا همین مطلب را ...

عنوان کرده و خورشید و ماه را امپراطور و امپراطریس دانسته چون او اطریشی بود و اطریش در زمان او امپراطور داشت ولی در شرایط امروز و زندگی کنونی ما که وزرا اشخاص خیلی دور از دسترس نیستند ستارگان نمی توانند وزرا باشند. چه همان طور که در چند جا بخصوص در مقدمه نوشتم تعبیرات خواب احکام کلی و قطعی نیستند و غالبا بستگی می یابند به نحوه زندگی و برداشتی که ما از چیزها، اشخاص و حوادث داریم. اگر در خواب دیدید ستاره ای بر سینه خویش دارید یا بر شانه خویش یا بر شانه الصاق کرده اید نشان آن است که بزرگ می شوید و مردم با تکریم و تعظیم به شما می نگرند و در واقع ممتاز و شاخص می شوید. اگر ببینید که ستاره ای را به چنگ گرفته اید کامیابی و موفقیت شما قطعی است.خواب شما می گوید به مراد می رسید و چیزی را به دست می آورید که برایتان ایده آل و آرزو بوده است. بر عکس است اگر ببینید ستاره ای در آسمان کم رنگ شده و ناپدید گردیده یا ستاره ای داشتید که گم کردید. چنانچه در خواب ببینید ستاره ای از خانه شما برخاست و به آسمان رفت و کم رنگ و کوچک شد یا این که محو و ناپدید گردید خوب خوابی نیست چرا که از مرگ یکی از افراد خانواده خبر می دهد.اگر ستارهای از محله یا شهر شما به همین نحو برخاست و رفت بزرگی از شهر و دیار شما می میرد که موقعیتی چونان ستاره داشته است. اگر در خواب ببینید که ستاره ها را شماره می کنید به کاری بزرگ دست می زنیدو بر جمعی رجحان و برتری امارت می یابید. 

س

  • محسن رمضانی